نقش هوش تجاری در ارزیابی عملکرد سازمان‌ها با رویکرد کارت امتیاز متوازن

فهرست مطالب

[vc_row][vc_column][vc_column_text]

مقدمه

ما در عصر پیشرفت فناوری زندگی می‌کنیم. پیشرفت‌های دیجیتالی انقلابی در زندگی روزمره ما ایجاد کرده است و یکی از بزرگ‌ترین تأثیرات آن، در دنیای تجارت احساس شده است. امروزه شرکت‌ها به ابزارها و استراتژی‌های داده محور دسترسی دارند که به آن‌ها امکان می‌دهد بیش از هر زمان دیگری در مورد مشتریان و خود اطلاعات کسب کنند. یکی از ابزارهایی که موردتوجه سازمان‌ها قرار گرفته است، هوش تجاری است. یکی از دلایل اصلی شرکت‌ها برای سرمایه‌گذاری در وقت، پول و تلاش خود در زمینه هوش تجاری این است که به آن‌ها توانایی بیشتری در مشاهده و تحلیل روند فعلی خرید مشتریان می‌دهد. در این مقاله سعی شده است در مورد هوش تجاری و تأثیری که بر عملکرد سازمان‌ها می‌گذارند با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن توضیحاتی ارائه شود. اگر شما هم به این موضوعات علاقه¬مند هستید پس با ما همراه باشید.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

هوش تجاری

هوش تجاری نقش اساسی در تصمیم‌گیری استراتژیک هر شرکت دارد. این اصطلاح مجموعه‌ای از ابزارها، فرایندها و زیرساخت‌ها را شامل می‌شود که شرکت‌ها برای شناسایی و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند. ابزارهای هوش تجاری با پردازش مجموعه‌های بزرگ داده در چندین منبع و ارائه یافته‌هایی در قالب‌های تصویری که درک و به اشتراک‌گذاری آن‌ها آسان است، این امکان را فراهم می‌کنند. هوش تجاری توانایی تبدیل داده‌ها به اطلاعات و اطلاعات به دانش است. به گفته گارتنر، کمبود دانش بزرگ‌ترین تهدید برای شرکت‌های مدرن است، بنابراین داشتن یک سیستم هوشمند کسب‌وکار خوب از اهمیت بالایی برای سازمان‌ها برخوردار است.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

مزایای شگفت‌انگیز هوش تجاری

ازآنجاکه ابزارهای هوش تجاری تجزیه‌وتحلیل اطلاعات و ارزیابی عملکرد را تسریع می‌کنند، برای کمک به شرکت‌ها در کاهش ناکارآمدی، یافتن جریان‌های درآمد جدید و شناسایی زمینه‌های رشد آینده بسیار ارزشمند هستند. چه یک غول صنعت باشید، چه یک کسب‌وکار متوسط یا یک شرکت نوپا در حال پیشرفت باشید، می‌توانید از هوش تجاری برای تبدیل داده‌های تجاری به فرصت‌های شغلی استفاده کنید. نمی‌دانید چگونه می‌توانید از هوش تجاری بهره‌مند شوید؟ بیایید برخی مزیت¬های اصلی هوش تجاری را بررسی کنیم:

تصمیمات مبتنی بر واقعیت
هنگامی‌که یک سیستم اطلاعاتی تجاری در کل شرکت برقرار باشد، مدیریت قادر است اطلاعات دقیقی در مورد تمام جنبه‌های کسب‌وکار مانند داده‌های مالی، داده‌های تولید، داده‌های مشتری را مشاهده کند. آن‌ها می‌توانند گزارش‌هایی مانند گزارش بازده سرمایه‌گذاری برای محصولات منفرد یا خطوط تولید، مطالعه کنند؛ که این اطلاعات به مدیریت کمک می‌کند تا تصمیمات مبتنی بر واقعیت را اتخاذ کند، ازجمله اینکه روی کدام‌یک از محصولات باید تمرکز کرد و کدام‌یک از آن‌ها را متوقف کرد.

فروش و مذاکرات را بهبود می‌بخشد
یک سیستم هوش تجاری می‌تواند یک دارایی ارزشمند برای نیروی فروش یک شرکت باشد زیرا دسترسی به گزارش‌های لحظه‌به‌لحظه را فراهم می‌کند که روند فروش، بهبود یا اضافه شدن محصول، ترجیحات مشتری فعلی و بازارهای کشف نشده را مشخص می‌کند. داده‌های دقیق نیز پشتیبان ارزشمندی برای مذاکره با تأمین‌کنندگان یا سایر فروشندگان است.

افزایش بازگشت سرمایه
وقتی شرکت‌ها بر روی مواردی که با استراتژی سازمان سازگار نیستند تمرکز می‌کنند، مطمئناً هزینه‌های هنگفتی را متحمل می‌شوند. هوش تجاری شما را قادر می‌سازد معیارها و شاخص‌های اصلی عملکرد را که مطابق با استراتژی سازمانی هستند، ایجاد کنید و دید موردنیاز را در مورد عملکرد کسب‌وکار و بازگشت سرمایه به دست آورید.

مناطق اضافه و دارای ضرر را شناسایی می‌کند
یک سیستم هوش تجاری می‌تواند مناطقی از اتلاف یا ضرر را نشان دهد که ممکن است قبلاً در یک سازمان بزرگ موردتوجه قرار نگرفته باشد. ازآنجاکه یک سیستم هوش تجاری در سراسر شرکت به‌عنوان یک کل واحد کار می‌کند، می‌تواند معاملات بین شرکت‌های تابعه و ادارات را برای شناسایی مناطق همپوشانی یا ناکارآمدی تجزیه و تحلیل کند.

فرصت‌ها را شناسایی می‌کند
هوش تجاری می‌تواند به شرکت در ارزیابی توانایی‌های خود کمک کند. هوش تجاری این امکان را ایجاد می‌کند که نقاط قوت و ضعف نسبی شرکت خود را در برابر رقبای خود مقایسه کنید. روندها و شرایط بازار را شناسایی کنید. این به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا در پاسخ به فرصت‌ها سریع و درست عمل کنند. به شرکت کمک می‌کند تا سودآورترین مشتریان خود و همچنین مشتریان بالقوه سودآور را شناسایی کند؛ و دلایل نارضایتی مشتری را قبل از شروع هزینه برای فروش آن‌ها ارزیابی کنید.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][vc_single_image image=”3484″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

رویکرد کارت امتیازی متوازن چه رویکردی است؟

اصطلاح کارت امتیازی متوازن (BSC) به معیار عملکرد استراتژیک مدیریتی برای شناسایی و بهبود عملکردهای مختلف کسب‌وکار داخلی و نتایج خارجی ناشی از آن‌ها اشاره دارد. برای اندازه‌گیری و ارائه بازخورد به سازمان‌ها، استفاده از کارت‌های امتیازی متوازن در میان شرکت‌های ایالات‌متحده، انگلستان، ژاپن و اروپا رایج است. هنگامی‌که مدیران اطلاعات را جمع‌آوری و تفسیر می‌کنند، جمع‌آوری داده‌ها برای ارائه نتایج کمی بسیار مهم است. کارکنان شرکت می‌توانند از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری بهتر برای آینده سازمان خود استفاده کنند[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

مزایای کارت امتیازی متوازن

استفاده از کارت امتیازی متوازن فواید بسیاری دارد. به‌عنوان‌مثال، کارت امتیازی متوازن به مشاغل اجازه می‌دهد تا اطلاعات و داده‌ها را در یک گزارش واحد جمع کنند تا اینکه با چندین ابزار کار کنند. این امر به مدیریت امکان می‌دهد که برای بهبود روش‌ها و بررسی عملکرد خود، در زمان، هزینه و منابع خود صرفه‌جویی کند.
کارت‌های امتیازی علاوه بر سوابق مالی، بینش ارزشمندی را در مورد خدمات و کیفیت شرکت به مدیریت ارائه می‌دهند. با اندازه‌گیری همه این معیارها، مدیران می‌توانند کارمندان و سایر سهامداران را آموزش دهند و از آن‌ها پشتیبانی کنند. این موضوع به آن‌ها اجازه می‌دهد تا اهداف خود را بیان کنند و اولویت‌های خود را برای دستیابی به اهداف آینده خود مشخص کنند.
یکی دیگر از مزایای اصلی کارت امتیازی متوازن این است که به شرکت‌ها کمک می‌کند ناکارآمدی در فرآیندهای کاری خود را کاهش دهند. این مورد بهینه‌سازی نامیده می‌شود که اغلب منجر به کاهش بهره‌وری یا تولید می‌شود که می‌تواند منجر به هزینه‌های بالاتر، درآمد کمتر و شکست نام‌ تجاری شرکت و اعتبار آن‌ها شود.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

نحوه استفاده از کارت امتیازی متوازن با هوش تجاری

به‌طور مؤثر، کارت امتیازی متوازن فقط یک روش است. در تئوری، برای تفسیر داده‌ها می‌توانید از رویکرد کارت امتیازی به‌صورت دستی استفاده کنید؛ اما قبل از آن، شما باید داده‌ها را در یک زمینه استراتژیک جمع‌آوری، سازمان‌دهی و تجزیه ‌و تحلیل کنید. انجام این کار به‌صورت دستی زمان‌بر است و امکان ایجاد خطا در این روش وجود دارد. این همان‌جایی است که هوش تجاری وارد می‌شود و داده‌های خام را پردازش می‌کند تا بینش درستی به دست آورید و به شما کمک کند تا تصمیمات درست بگیرید.
امروزه مجموعه‌های زیادی از نرم‌افزار و خدمات وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای درک اطلاعات استفاده کنید. بسیاری از این ابزارهای هوش تجاری دارای ویژگی‌های کارت امتیازی متوازن هستند که از داده‌ها برای ارائه عملکرد سازمان استفاده می‌کنند. ترکیب کارایی تحلیلی هوش تجاری با وضوح استراتژیک داشبورد کارت امتیازی به شما امکان می‌دهد در وقت صرفه‌جویی کرده و داده‌ها را به بینش‌های معنی‌دار تبدیل کنید. بااین‌وجود، راهبرد استراتژیک پشتیبانی شده توسط تجزیه‌وتحلیل داده‌ها هنوز راه‌حل کاملی نیست. مدیران برای تصمیم‌گیری مناسب و به‌موقع به بیش از یک کارت امتیازی متوازن نیاز دارند. همچنین آن‌ها برای بهبود عملکرد کلی کسب‌وکار خود به ابزار بیشتری نیاز دارند.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]

نقش هوش تجاری در ارزیابی عملکرد سازمان‌ها با رویکرد کارت امتیاز متوازن

گاهی اوقات هنگامی‌که یک سازمان یک طرح هوش تجاری (BI) را آغاز می‌کند، ابتدای کار در مورد تجسم داده‌ها و شفافیت داده‌ها به‌ شکل داشبورد هوش تجاری بسیار هیجان‌زده می‌شوند و اولین کاری که می‌خواهند انجام دهند اندازه‌گیری همه‌چیز است. بسیاری از متخصصان بر این باور هستند که استراتژی مقدم بر اقدامات است و سازمان‌هایی که متفکرانه و هدفمند آنچه را که می‌سنجند با برنامه استراتژیک خود منطبق می‌کنند، از طرح هوش تجاری خود نتایج طولانی‌مدت معنی‌دارتری می‌گیرند.
کارت امتیازی متوازن یک سیستم مدیریت عملکرد است که برای همسویی، اندازه‌گیری و برقراری ارتباط و اینکه فعالیت‌های یک سازمان چقدر از چشم‌انداز و مأموریت استراتژیک سازمان پشتیبانی می‌کند، طراحی شده است. مبدع آن دکتر رابرت کاپلان و دیوید نورتون بودند که آن را به‌عنوان چارچوبی برای سنجش عملکرد مورداستفاده قرار دادند. این چارچوب اقدامات استراتژیک عملکرد غیرمالی را به معیارهای سنتی مالی اضافه می‌کند تا دیدگاه متعادل‌تری نسبت به عملکرد سازمانی ایجاد کند.

چهار دیدگاه استراتژیک در چارچوب کارت امتیازی متوازن

  •  مشتریان
  •  امور مالی
  •  فرایندهای داخلی (معمولاً شامل فناوری، سیستم‌ها و غیره)
  • یادگیری و رشد (معروف به ظرفیت سازمان)

اهداف برای هر دیدگاه تعیین می‌شود، سپس معیارهایی که مواردی را برای اندازه‌گیری نشان می‌دهند (مانند فروش، مشتری، بازده) شناسایی می‌شوند و سپس می‌توانند به نسبت یا تعدادی تبدیل شوند که به‌عنوان شاخص‌های اصلی عملکرد (KPI) عمل می‌کنند. پروژه‌ها برای اندازه‌گیری شاخص‌های اصلی عملکرد در جهت مثبت انجام می‌شوند. داشبورد کارت امتیازی متوازن هم شامل شاخص‌های پیشرو و هم قدیمی است. به‌عنوان‌مثال، شاخص¬های اصلی عملکردهای مشتری و مالی به‌طور سنتی شاخص‌های قدیمی هستند. شاخص‌های اصلی عملکرد برای دو دیدگاه فرایندهای داخلی و یادگیری / رشد شاخص‌های برجسته‌ای هستند. این موضوع به این دلیل است که نتایج مثبتی که با توجه به فرآیندهای داخلی و طرح‌های یادگیری / رشد به‌دست‌آمده است باید منجر به نتیجه مثبت در شاخص‌های اصلی عملکرد مرتبط با امور مالی و مشتری شود.

دسته بندی گارتنر
گارتنر در زمینه تحقیقات فناوری اطلاعات یک رهبر است و قابلیت‌های هوش تجاری را به سه دسته اصلی تجزیه‌وتحلیل، تحویل اطلاعات و یکپارچه‌سازی سازمان‌دهی می‌کنند. مفهوم کارت‌های امتیازی در گروه تجزیه‌وتحلیل هوش تجاری قرار می‌گیرد. گارتنر تشخیص می¬دهد که گره زدن معیارهای نمایش داده‌شده در داشبورد به نقشه استراتژی سازمان، اندازه‌گیری مهم‌ترین موارد را تضمین می‌کند، زیرا هر اندازه‌گیری روی کارت امتیازی با برنامه استراتژیک سازمان گره‌خورده است.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_message style=”square” message_box_color=”violet”]

نتیجه گیری

نتایج برخی پژوهش­ها نشان می‌دهد که سطح بالاتر استفاده از سیستم هوش تجاری منجر به بهبود عملکرد مالی به‌طور غیرمستقیم از طریق فرایند داخلی تقویت‌ شده، یادگیری و رشد و عملکرد مشتری (عملکرد غیرمالی) می‌شود. علاوه بر این، سطح بالاتر استفاده از سیستم هوش تجاری می‌تواند منجر به بهبود روند داخلی، مشتری و یادگیری و عملکرد بهتری در سازمان شود. همچنین نتایج نشان می‌دهد که روند داخلی و عملکرد مشتری تأثیر قابل‌توجهی بر عملکرد مالی دارند. درحالی‌که یادگیری و رشد مستقیماً به بهبود عملکرد مالی منجر نمی‌شود، اما از طریق تأثیر واسطه‌ عملکرد داخلی فرآیند، به‌طور غیرمستقیم بر عملکرد مالی تأثیر می‌گذارد. یافته‌های مطالعات پژوهشگران را نشان می‌دهد که پذیرش سیستم‌های هوش تجاری منجر به افزایش عملکرد مالی می‌شود. نتایج پژوهش‌ها همچنین نشان می‌دهد که چهار معیار عملکرد رویکرد کارت امتیازی متوازن برای استفاده از سیستم هوش تجاری با هم مرتبط هستند و از فرضیه اصلی کارت امتیازی متوازن پشتیبانی می‌کنند.[/vc_message][vc_empty_space height=”20px”][/vc_column][/vc_row]

بیشتر مطالعه کنیم